Iran مطالعات رهبری فرهنگی

فصلنامه علمی



ثبت نام / ورود /خروج

Paris صفحه اول راهنمای نویسندگان ارسال مقاله داوران تماس با ما English

سال ششم، شماره اول، بهار 1403، پیاپی 18


نشریه مطالعات رهبری فرهنگی

چکیده فارسی

پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش بود که چه عوامل موثری بر اثربخشی تدریس معلمان ابتدایی شهرستان سرعین وجود دارد؟ این پژوهش از نوع کیفی و به روش داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی شهرستان سرعین می باشد. برای گردآوری داده ها نشریه های داخلی (مگ ایران، ایران داک و علم نت) و خارجی (گوگل اسکالر) جستجو شد. نمونه گیری به روش هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. اشباع نظری در این پژوهش به انتخاب 16 نفر از افراد صاحب اطلاعات منجر شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار2020 MAXQDA کد گذاری شدند. در کل، از داده ها 9 مقوله و 58 کد استخراج شدند. مقوله های اصلی عبارتند از: شناسایی و حل مشکل، تهیه طرح درس، ایجاد جو یادگیری مشارکتی (تیمی)، ارزشیابی کیفی توصیفی به شیوه منصفانه، ایجاد جو مثبت در کلاس، مدیریت زمان کلاسی، بهره گیری از تقویت کننده های مثبت، ویژگی های اخلاقی و شخصیتی معلم و ویژگی های تخصصی معلم. نتایج پژوهش حاضر و الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند نقشه راه مناسبی برای اثر بخش نمودن تدریس در کلاس درس توسط معلمان باشد.


کلید واژه ها: اثربخشی، حل مشکل یادگیری، یادگیری مشارکتی، ویژگی¬های معلم، تخصص معلم


>>>>>>>>>مقاله پژوهشی/اصیل>>>>>>>>>زبان اصلی : فارسی >>>>>>>>> مشاهده و دانلود مقاله (PDF) >>>>>>>>>


چکیده فارسی

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هوش فرهنگی بر قراردادروانشناختی با نقش میانجی اعتماد سازمانیشغلی بود روش پژوهش توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماري كليه معلمان ابتدایی ناحیه 2 ارومیه به تعداد 1439 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 304 نفر به شيوه نمونه‌گيري خوشه ای دو مرحله ای به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. در اين پژوهش از سه پرسشنامة استاندارد هوش فرهنگی، قراردادروانشناختی و اعتماد سازمانی استفاده شد. روایی پرسشنامه‌ها براساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران، صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. پایایی پرسشنامه‌ها با روش ضریب پایایی ترکیبی به ترتیب برای هوش فرهنگی 86/0، قرارداد روانشناختی 84/0 و اعتماد سازمانی 86/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. بدین صورت جهت آزمون فرضیه‌های تحقیق، ابتدا از آمار توصیفی و سپس تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار LISREL استفاده گردید. یافته‌ها حاکی از از برازش مطلوبي مدل بود و نشان داد که هوش فرهنگی بر قراردادروانشناختی تاثیر مثبت و معنی داری دارد(ضریب مسیر 62/0). اثر هوش فرهنگی بر اعتماد سازمانی مثبت و معنی‌دار است(ضریب مسیر 93/0). اعتماد سازمانی بر قرارداد روانشناختی اثر مثبت و معنی‌داری دارد(ضریب مسیر 68/0) و در نهایت اعتماد سازمانی در رابطه بین هوش فرهنگی و قراردادروانشناختی نقش واسطه ای دارد(ضریب مسیر 42/0).


واژگان کلیدی: هوش فرهنگی، قرارداد روانشناختی، اعتماد سازمانی، معلمان.


>>>>>>>>>مقاله پژوهشی/اصیل>>>>>>>>>زبان اصلی : فارسی >>>>>>>>> مشاهده و دانلود مقاله (PDF) >>>>>>>>>


چکیده فارسی

سیاستگذاری فرهنگی مطلوب موسسات آموزش عالی، نیازمند تدوین مناسب، اجرای صحیح و دستیابی به نتایج مفید، از طریق ارزیابی است. علاوه بر طراحی الگوی ارزیابی، سنجش ادراکات اعضای هیات علمی از کیفیت سیاستگذاری فرهنگی، بررسی وضعیت موجود سیاستگذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی از اهداف این پژوهش بود. این مطالعه یک پژوهش آمیخته با رویکردهای کیفی و کمی بود. در بخش کیفی، از روش فراترکیب استفاده شد. الگوی ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی از طریق فراترکیب یافته های 75 پژوهش، طی سال¬های 1381 الی 1399 و مصاحبه با 19 صاحبنظر طراحی شد. در بخش کمی، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد. با استفاده از نتایج بخش کیفی، پرسشنامه محقق ساخته طراحی گردید. با کمک صاحبنظران و تحلیل عاملی، روایی(صوری، محتوی و سازه) تایید شد. پایایی ابزار پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ(94/0) محاسبه گردید. جامعه آماری 3163 نفر از اعضای هیات علمی سه دانشگاه A، B و C بود که با استفاده از نمونه¬گیری طبقه¬ای نسبتی به ترتیب 241، 59 و 41 نفر انتخاب شدند. در نهایت اطلاعات 313 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبارسنجی و بررسی ادراکات اعضای هیات علمی صورت گرفت. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نشان داد که الگوی طراحی شده با 3 معیار، 8 عامل، 19 ملاک و 42 نشانگر، الگوی خوبی برای ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی است. علاوه بر این، عامل¬های هشتگانه دارای بار عاملی کافی جهت پیش¬بینی الگوی ارزیابی فوق هستند. همچنین، نتایج آزمون¬های t نشان داد که ادراکات اعضای هیات علمی از کیفیت سیاستگذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی برای سه دانشگاه(A، B و C) به ترتیب 338/2، 5803/2، 7962/2 و در مجموع 3744/2 در سطح متوسط و پایین است. از طریق ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی موسسات آموزش عالی نقاط قوت و ضعف شناسایی، زمینه لازم برای اقدامات اصلاحی، بهبود و ارتقای کیفیت فراهم می شود.


واژه های کلیدی: ارزیابی سیاستگذاری فرهنگی، اعضای هیات علمی، موسسات آموزش عالی، پژوهش آمیخته


>>>>>>>>>مقاله پژوهشی/اصیل>>>>>>>>>زبان اصلی : فارسی >>>>>>>>> مشاهده و دانلود مقاله (PDF) >>>>>>>>>


چکیده فارسی

شبکه¬های اجتماعی در دهه اخیر بسیار موردتوجه کاربران قرار گرفته¬اند و افراد را قادر می¬سازند تا یک نمایه شخصی در یک سیستم آنلاین ایجاد کنند و به برقراری ارتباط بپردازند و با سایر کاربران تعامل داشته باشند. با ظهور شبکه‌های اجتماعی، مشتریان می‌توانند به‌طور فعال با افراد مختلف ارتباط برقرار کنند و همچنین نظرات خود را در مورد برندها به دلخواه خود به اشتراک بگذارند. شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، فیس‌بوک، توییتر و لینکدین ابزارهایی هستند که در آن‌ها محتوای تولید شده توسط افراد به اشتراک گذاشته می‌شود و اطلاعات مربوط به خدمات مشتری در آن گنجانده می‌شود. پژوهش حاضر به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر تمایل کاربران به دنبال کردن اینفلوئنسرها در رسانه-های اجتماعی (اینستاگرام) است. تحقیق حاضر بر اساس هدف، از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می‌باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر تمام دنبال‌کنندگان فارسی‌زبان صفحات آشپزی در شبکه اجتماعی اینستاگرام هستند که تعداد آن‌ها نامحدود و نامشخص است لذا برای تعیین حجم نمونه، از فرمول کوکران برای جوامع نامشخص و نامحدود، استفاده شد که بر این اساس، حداقل حجم نمونه لازم، 384 نفر در نظر گرفته شد. در این تحقیق به‌منظور گردآوری داده‌ها از روش میدانی استفاده شده است و ابزار گردآوری داده‌ها نیز پرسشنامه استاندارد بوده که از منابع معتبر انگلیسی استخراج و ترجمه و بومی‌سازی شده است. تحلیل داده‌ها در دو مرحله انجام شد؛ مرحله اول تحلیل عاملی تأییدی برای سنجش اعتبار سازه‌های پژوهش و مرحله دوم مدل ساختاری که از طریق آن فرضیات پژوهش مورد آزمون قرار گرفتند. کلیه محاسبات آماری این پژوهش، با استفاده از نرم‌افزارهای آماری اس‌پی‌اس‌اس نسخه 27 و نرم‌افزار ایموس، نسخه 26 ، انجام گرفت. نتایج حاکی از آن است که گذران وقت، جستجوی اطلاعات و اشتراک¬گذاری اطلاعات تأثیر مثبت و معناداری بر رضایت دارند. از طرفی نیز، نگرش و رضایت تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل به دنبال کردن اینفلوئنسرها در شبکه¬های اجتماعی دارند. با این وجود، تأثیر تعامل اجتماعی بر رضایت در این مطالعه مورد تأیید واقع نشده است.


کلمات کلیدی: گذران وقت، جستجوی اطلاعات، اشتراک¬گذاری اطلاعات، رضایت، نگرش، تمایل به دنبال کردن اینفلوئنسرها، تعامل اجتماعی


>>>>>>>>>مقاله پژوهشی/اصیل>>>>>>>>>زبان اصلی : فارسی >>>>>>>>> مشاهده و دانلود مقاله (PDF) >>>>>>>>>


چکیده فارسی

هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر رهبری تحول گرا بر عملکرد شغلی، فرسودگی شغلی و رفتار پرسه زنی با نقش میانجی انگیزش درونی کارکنان بوده است. نوع این تحقیق، از لحاظ ابزار جمع آوری اطلاعات، توصیفی –همبستگی است و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه کارکنان و مدیران شرکت ایران خودرو در شهر تهران تشکیل می دهند که تعداد آنها برابر با 337 نفر بوده است. با استناد به رابطه نمونه گیری کوکران تعداد 180 نفر از آنها به شیوه تصادفی ساده انتخاب شده و پرسشنامه های تحقیق میان آنان توزیع گردید. به منظور سنجش متغیرها از پرسشنامه استفاده شد که روایی آنها به تایید خبرگان رسیده و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی گردید. داده های تحقیق با استفاده از مدل های معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که رهبری تحول گرا بر انگیزش درونی کارکنان و عملکرد شغلی آنان تاثیر مستقیم و بر رفتار پرسه زنی کارکنان تاثیر معکوس و معناداری داشته است در حالی که تاثیر آن بر فرسودگی شغلی کارکنان معنادار بدست نیامد. همچنین نتایج نشان داد که انگیزش درونی کارکنان نیز تاثیر معکوس و معناداری بر فرسودگی شغلی و رفتار پرسه زنی دارد، در حالی که تاثیر آن بر عملکرد شغلی کارکنان معنادار نبود. همچنین نتایج حاصل از آزمون اثر میانجی انگیزش درونی در رابطه بین متغیرها نشان داد که رهبری تحول گرا از طریق انگیزش درونی کارکنان بر فرسودگی شغلی و رفتار پرسه زنی کارکنان تاثیر دارد.


کلید واژه ها: رهبری تحول گرا، انگیزش درونی، عملکرد شغلی، فرسودگی شغلی، رفتار پرسه زنی.


>>>>>>>>>مقاله پژوهشی/اصیل>>>>>>>>>زبان اصلی : فارسی >>>>>>>>> مشاهده و دانلود مقاله (PDF) >>>>>>>>>


چکیده فارسی

این تحقیق با هدف ارائه مدل توانمندسازی زنان با رویکرد توسعه سیاسی پایدار در ایران انجام شد. پژوهش از منظر پارادایمی ترکیبی و شامل بخش‌های کیفی و کمی است. مشارکت کنندگان از بین خبرگان موضوعی و علمی ، در رشته های جامعه شناسی ، علوم سیاسی، مدیریت و مطالعات زنان بودند. در مرحله کیفی، داده‌ها از طریق مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته با 19 نفر از خبرگان، جمع‌آوری و به روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شد، که منجر به استخراج 144 مضمون پایه، 35 مضمون سازمان‌دهنده و 13 مضمون فراگیر گردید. برای روایی داده‌های کیفی از روش گوبا و لینکلن و برای سنجش پایایی کدگذاری‌ها از ضریب هولستی استفاده شد. در بخش کمی، نمونه‌گیری از بین 200 نفر جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران انجام شد و 122 پرسشنامه از 144 پرسشنامه توزیع‌شده برگشت داده شد. پایایی پرسشنامه‌ها با آلفای کرونباخ تایید شد. این پژوهش 13 متغیر اصلی برای توانمندسازی زنان شامل توانمندسازی از طریق اصلاحات: فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، کسب‌وکار، آموزش، اقتصادی، قوانین و مقررات، روانشناختی زنان، آموزه‌های دینی، تعادل بین نقش‌های مادری و نقش‌های اجتماعی، ظهور جامعه‌ای متوازن ، تقویت عزت نفس اجتماعی زنان، توانمندسازی جسمی و روحی زنان، را بررسی کرده است. این روش‌ها به افزایش نقش و مشارکت زنان در جامعه کمک می‌کنند. نتایج نشان می‌دهد که توانمندسازی زنان به توسعه پایدار، افزایش ثبات و دموکراسی کمک می‌کند و نیازمند رویکردی همه‌جانبه و استراتژیک از طریق این روش‌ها است.


کلیدواژه‌ها: توانمندسازی، توانمندسازی زنان، توسعه سیاسی، توسعه پایدار.


>>>>>>>>>مقاله پژوهشی/اصیل>>>>>>>>>زبان اصلی : فارسی >>>>>>>>> مشاهده و دانلود مقاله (PDF) >>>>>>>>>