چکیده فارسی
هویت فرهنگی مفهومی پیچیده و چند وجهی است که نحوه نگرش افراد به خود و جهان پیرامون را شکل می دهد. این بر نحوه تفکر، احساس و تعامل افراد با دیگران تأثیر می گذارد و تأثیر قابل توجهی بر رفاه فردی و اجتماعی دارد. جامعه آماری را کلیه معلمان دوره ابتدایی شهر پارس آباد مغان تشکیل می دهند. حجم نمونه بر اساس روش هومن و روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعداد 230 نمونه جمع آوری و تحلیل گردید. براي سنجش هویت فرهنگی از پرسش نامه محقق ساخته بر اساس مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی با 27 گویه استفاده گرده است. روایی تحقیق از طریق تحلیل عاملی تاییدی و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. آلفای بدست آمده بالای 70/0 بوده و تایید کننده پایایی پرسشنامه است. تحقیق دارای دو فرضیه اصلی بود که باا استفاده از آزمون تی تک متغیره و تحلیل عاملی تاییدی مورد آزمون قرار گرفتند. با توجه به داده های بدست آمده از پرسشنامه با حد متوسط 3 ، فرضیه اول با استفاده از تی تک متغیره مورد آزمون قرار گرفت و مشخص شده که حد بالا مثبت و حد پایین مثبت می باشند، نتیجه بيانگر آن است كه با اطمينان 95 معلمان مدارس ابتدایی پایبند به هویت فرهنگی هستند و همچنین سازه های مدل با استفاده از تحلیل عاملی مورد آزمون قرار گرفت و نتایج نشان داد همبستگی بالایی بین متغیرهای هویت فرهنگی وجود دارد و مدل هویت فرهنگی با 27 شاخص و سه بعد مورد تایید هنجاری قرار گرفت.
واژه های کلیدی: فرهنگ، هویت، آموزش و پرورش، هویت فرهنگی
چکیده فارسی
هدف این پژوهش تعیین تاثیر رفتار اشتراک دانش با رفتارهای کاری نوآورانه با نقش میانجی جهتگیری یادگیری شخصی (مورد مطالعه: اداره امور مالیاتی) بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی- همبستگی و از نظر جمعآوری دادهها میدانی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان اداره امور مالیاتی استان چهارمحال و بختیاری(326 نفر) بودند که از بین آنها که با توجه به متغیرهای پژوهش(سه متغیر اصلی با 51 گویه و به ازاء هر گویه 5 نفر) جمعا 255 نفر به عنوان نمونه تعیین و به شیوه تصادفی طبقه¬ای انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه¬ اشتراک دانش بهلول و همکاران(1392)، پرسشنامه جهتگیری یادگیری شخصی درخشان سامانی(1400) و پرسشنامه رفتارهای کاری نوآورانه جانسن(2000) بودند. روايي پرسشنامهها توسط متخصصان تایید و ضریب پایایی آنها با استفاده از فرمول آلفاي كرونباخ برای پرسشنامه اشتراک دانش 0.81 پرسشنامه جهتگیری 0.81 و پرسشنامه رفتارهای کاری نوآورانه 0.79 برآورد شد. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاري و رویکرد کمترین مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج به دست آمد نشان داده است که اشتراک دانش بر رفتار کاری نوآورانه تاثیر داشته است. همچنین تاثیر اشتراک دانش بر جهتگیری یادگیری شخصی نیز معنادار بوده و تاثیر جهتگیری یادگیری شخصی بر رفتار کاری نوآورانه نیز تایید شده است. همچنین نقش میانجی جهتگیری یادگیری شخصی در تاثیر اشتراک دانش بر رفتار کاری نوآورانه تایید شده است.
کلیدواژه: اشتراک دانش، جهت گیری یادگیری شخصی، رفتار کاری نوآورانه
چکیده فارسی
هدف تحقیق، فراتحلیل مطالعات انجام شده در زمینۀ میزان استفادۀ افراد از شبکه های اجتماعی و اینترنت و رابطۀ آن با تحولات هویتی در خانواده، بوده است. روش تحقیق مطالعه حاضرفراتحلیل بوده است.جامعه آماری،شامل کلیه پژوهشهای موجود طی دو دهۀ اخیر بوده است که به «نقش فضای مجازی،شبکه های اجتماعی مجازی و اینترنت در رابطه با تحول هویت و ارزشهای خانواده» توجه داشته و درنهایت ، تعدادِ 15 مورد از مطالعاتی که با موضوع مورد تحلیل تطابق داشته،وارد تحلیل شده است. به منظور تدوین خروجی نتایج و تحلیل از نرم افزار 'CMA2'استفاده است. یافتهها و نتیجه گیری؛ با توجه به یافتههای خروجیِ شاخص Q کوکران و سطح معناداری (0.000) و رد فرض صفر (H0) ناهمگنی مطالعات تأیید و برای ادامۀ فرایند تحلیل از مدل اثر تصادفی استفاده شده است. میزان اندازۀ اثر کل در مدل اثر تصادفی (0.169)بوده است. با توجه به نقاط بُرش شاخص کوهن،این مقدار در سطحی ضعیف رو به متوسط برآورد شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که، هرچند معناداریِ رابطۀ بینِ میزان استفاده از شبکه های مجازی و اینترنت و تحول در هویت و ارزش های خانواده،در سطح اطمینان 0.95 درصد،با فاصلۀ حداقل(0.030) و حداکثر(0.301) تأیید می شود،اما میزان همبستگی این سطح از معناداری (0.169)با توجه به معیار کوهن مقداری ضعیف رو به سمت متوسط برآورد می شود. همچنین با توجه به مقادیر شاخص رگرسیون اِگر(4.274) و مقدار P(معنادری)مرتبط(0.138 – 0.276) به عنوان مهمترین شاخص سوگیری فراتحیل و نمودار قیفی، تقارن پراکندگی و عدم سوگیری انتشارِمطالعات مورد بررسی، با سطوحی از کمترین انحراف استاندارد در سطحی نسبی تأیید شده است.
واژگان کلیدی: خانواده، هویت، شبکه مجازی، اینترنت ، فراتحلیل
چکیده فارسی
علیرغم گسترش مدیریت دانش در سالهای اخیر بسیاری از مؤسسات آموزشی در بهرهگیری بهینه از آن احساس ناامیدی میکنند. این سازمانها به دنبال یافتن راهی مناسب برای درک جامع کارکنان سازمان از جنبههای مختلف مفهوم مدیریت دانش و شیوههای اجرا و بهکارگیری آن در راستای ارتقاء و دستیابی به اهداف عالی سازمان هستند. هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای مدل بومی مدیریت دانش برای شناخت و استفاده مؤثر از امکانات و منابع اطلاعاتی موجود در دانشگاه پیام نور ایران است. رویکرد پژوهش کیفی و از استراتژی طرح سنتز پژوهی بهره گرفتهشده است. جامعه پژوهش کلیه اسناد چاپی و دیجیتال در منابع اطلاعاتی کشورمان هستند که 16 سند بر اساس ملاکهای تعریفشده و به روش هدفمند تا رسیدن به اشباع داده انتخاب شدند. تحلیل داده جمعآوریشده با روش تحلیل مضمون انجام پایه که منجر به استخراج 5 مقوله و 59 مؤلفه برای استفاده مؤثر از دانش ذخیرهشده و موجود در دانشگاه پیام نور ایران است که بر اساس آن میتوان در موقعیتهای بحرانی و در برخورد با چالشهای پیش روی روند آموزش و یادگیری در این دانشگاه مورداستفاده مدیران و کارکنان قرار گیرد. همچنین بر اساس نتایج بهدستآمده میتوان به ارزیابی میزان استفاده از دانش درونسازمانی و تخصصهای موجود در یک موسسه آموزشی پرداخت.
کلمات کلیدی: مدیریت دانش، کیفیت آموزش، مدل بومی، دانشگاه
چکیده فارسی
سازمان های امروزی به خصوص سازمان های آموزشی، شاهد تغییرات زیادی در محیط پیرامون خود هستند. در اینگونه سازمان ها، بهرهوری و توسعۀ هر سازمانی تاحدّ زیادی به کاربرد صحیح نیروی انسانی و توانمندسازی آنان بستگی دارد؛ هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر سبک رهبری خدمتگزار بر توانمندسازی کارکنان با نقش تعدیلگر خودکار آمدی شغلی است، تحقیق حاضر توصیفی پیمایشی با تکید بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر است، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 274 نفر به دست آمد، ابزار اصلی گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرش نامه بود،که روایی پرسش نامه توسط اساتید و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ تایید شد، نتایج تحقیق نشان داد که رهبری خدمتگزار بر توانمندسازی کارکنان تاثیر دارد، همچنین تاثیر خودکارآمدی بر توانمندسازی کارکنان معنا دار است نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد سبک رهبری خدمتگزار با نقش تعدیلگر خودکار آمدی شغلی بر توانمندسازی کارکنان دانشگاه علوم وفنون دریایی خرمشهر تاثیر دارد
کلید واژه ها: سبک رهبری خدمتگزار بر توانمندسازی کارکنان، نقش تعدیلگر خودکار آمدی شغلی
چکیده فارسی
تحقیق حاضر با هدف پیش بینی اخلاق حرفه ای معلمان از طریق قراردادهای روانشناختی به روش همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر را 600 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان ملکان تشکیل داده اند. حجم نمونه ، بر اساس فرمول کوکران 234 نفر انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه گیری گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد قراردادهای روانشناختی با پرسشنامه قراردادهای روانشناختی مونتز و روسیو (۲۰۱۵) و پرسشنامه اخلاق حرفه ای هیوود و همکاران (۲۰۰۹) است. براي برآورد پايايي پرسشنامه های از روش آلفاي كرونباخ استفاده گردیده که نشان دهنده پایایی بالای پرسشنامه می باشد. برای تعيين نوع آزمون مورد استفاده در تحليل فرضيه های تحقیق از آزمون توزيع نرمال کولموگروف – اسمیرنوف استفاده شد و نهایتا با توجه به نرمال بودن داده ها برای تجزيه و تحليل فرضیه های پژوهش از روشهای آمار استنباطی رگرسیون خطی استفاده گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با اطمینان 95 درصد می توان گفت؛ قراردادهای روانشناختی قادر به پیش بینی اخلاق حرفه ای معلمان است. و همچنین نتایج فرضیه های فرعی هم نشان داد که مسئولیت اجتماعی، تعلق به اجتماع علمی، خودکارآیی، مسئولیت علمی قادر به پیش بینی اخلاق حرفه ای معلمان است.
واژگان کلیدی: اخلاق حرفه ای، معلمان ، قراردادهای روانشناختی، مدارس ابتدایی